هوالحيسلامبااينکه دلتنگ بوديم و خسته ازغم دورانبا اينکه فکر ميکرديم که حرفامون هيچ سودي نداره اماتصميم گرفتيم که شمع کلبه ي احزانمونوروشن کنيمچرا که تاغمي نباشه عشقي هم نيستقدم رو چشمامون ميذاريداگر نيم نگاهي به دلنوشته هامون بکنيد
راستي بچه جون توچرا به روز نميكني؟؟؟
نكنه توهم جوهر قلمت خشك شده؟
خودت دست به كارشو يه متن ازخودت دركنياعلي مدد