سلام
توازفقر ميگويي اما چرا بازبان ديگران؟
نكند قلم تو نيز جوهر تمام كرده مهربانم؟
تو ازناعدالتي ميگويي درمحلي كه عدالت علي وردزبانهاست؟
من هم بنزهاي مشكي رو به شمال شهر راديدم
من هم نگاه دردناك وسرشار از تمناي كودك را ژشت ويترين هاي مغازه ها ديده ام
و من چشمان اشكبار مادراني را ديده ام كه فرزندشان ازداغ نبود سكه چون شمع ميسوزد
بگذريم
اينجا ايران است
كشور عدل علي